۱۳۸۹ آذر ۲۸, یکشنبه

طنز : پز مي دهد



دخترهمسايه شوهر كرده است
خواهر او مه لقا پُز می دهد
بچه آورده زن مشتی حسن
دخترش خير النسا پُز می دهد
دايی زن دايی ام رفته سويس
دايی ام در روستا پز می دهد
بچۀ توران شده دكتر ولی
پوری يك لا قبا پز می دهد
تازه توران هم خودش اِند پز است
پيش قوم و آشنا پز می دهد
می خورد هر روز يارو پيتزا
بابت اين اشتها پز می دهد
صاحب ماشين مشتی ممدلی
وانكه دارد ماكسيما پز می دهد
يك نفر با مدرك جعلی خود
توی سيما يا صدا پز می دهد


چون شده مهريۀ تاج الملوك
هفتصد شمش طلا ،پز می دهد
شاعر مي فيسد كه خيلی شاعراست
مردك شاعر نما پز می دهد
شعرهايش بند تنبانی ست، ليك
باز اين پر مدعا پز می دهد

دكتري اسهال را كرده علاج
پس براي اين شفا پز می دهد
چون شود تنبان هر مردی دوتا
بابت اين ارتقا پز می دهد

پول بابا را پسر داده به باد
پيش هر كس ناقلا پز می دهد

مدرك آزاد دارد گل پسر
مرحبا بر او بجا پز می دهد!

هر كه قهريد از ننه خواننده شد
با دو مثقالی صدا پز می دهد
هانيه دارد دوسه تا بوی فرند
بابتش پيش حنا پز می دهد
مي پرد هرروز آرش با يكی
با پری و ماندانا پز می دهد

كار فيسيدن شده عادت ، لذا
هم غنی و هم گدا پز می دهد

اين مرض واگير دارد گوييا
ما به او ، او هم به ما پز می دهد
فيس آدم را هوايی می كند
پس نمی پرسد چرا پز می دهد؟
گاهگاهی گر عبادت می كند
ناقلا پيش خدا پز می دهد
پينه بسته طفلكی پيشانی اش
بابت اين پينه ها پز می دهد



 


۱ نظر:

  1. تو كه شعر ما رو سرقت فرمودي بهتر نبود به منبعش اشاره مي كردي
    www.avayekhial.com/tanz/306-poz.html

    پاسخحذف