نوشتهای به دستم رسيد كه در آن از اين كه در زمان ساسانيان مردان خانه خدای خوانده شده بودند تعجب كرده بود و آن را نشانی از مردسالاری گرفته بود.
اين گونه "خارج خوانی"ها ضربههای بدی به تحليل و تحقيق میزند.
خدا يا خوتای در زبان پارسی ساسانی به معنای صاحب و دارنده است و با معنای متداول امروزی به كلی فرق میكند. مثلا مرد خانه را كذك-خوذای يا همان كدخدا میگفتند. و زن و بانوی خانه را كذك-بانو يا همان كدبانو. همين طور ده خوتای يا دهخدا به معنای بزرگ و صاحب ده. امروزه ما به اشتباه بزرگ ده را كدخدا میخوانيم.
كتابی كه منبع فردوسی توسي بزرگ برای سرودن شاهنامه بود در اصل خوتای نامگ يا خداينامه خوانده میشد كه به معنای نامه يا كتاب زندگی بزرگان و شاهان بوده است.
در همين زمينه عبيد زاكانی لطيفهای دارد بدين مضمون كه:
اين گونه "خارج خوانی"ها ضربههای بدی به تحليل و تحقيق میزند.
خدا يا خوتای در زبان پارسی ساسانی به معنای صاحب و دارنده است و با معنای متداول امروزی به كلی فرق میكند. مثلا مرد خانه را كذك-خوذای يا همان كدخدا میگفتند. و زن و بانوی خانه را كذك-بانو يا همان كدبانو. همين طور ده خوتای يا دهخدا به معنای بزرگ و صاحب ده. امروزه ما به اشتباه بزرگ ده را كدخدا میخوانيم.
كتابی كه منبع فردوسی توسي بزرگ برای سرودن شاهنامه بود در اصل خوتای نامگ يا خداينامه خوانده میشد كه به معنای نامه يا كتاب زندگی بزرگان و شاهان بوده است.
در همين زمينه عبيد زاكانی لطيفهای دارد بدين مضمون كه:
مردی به در خانهی والی رفت و گفت بگوييد كه خدا بر در منتظر ايستاده است. والي بيرون آمد و پرسيد مردك اين چه حرفی است كه میزنی. گفت من خانه خدای بودم و باغ خدای و ده خدای. باغ و ده و خانه را از من ستاندی. خدای باقی ماند!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر